فرهنگ شهادت طلبي عبارت از وضعيت و شرايطي كه طي آن مردم يك كشور بر اساس ميل و علاقه شديد نسبت به باورها، اعتقادات و سرزمين خود اقدام به فداكاري هاي بزرگ؛ بذل جان و دست كشيدن از تمام هستي و دارائي خود مي نمايند.آنان با روحيه اي سرشار از شهادت طلبي،ايثار و از خود گذشتگي آمادگي دارند تا با تمامي تهديدات نسبت هب حيات فيزيكي،اخلاقي، اعتقادي و اجتماعي خود مقابله كنند. نعميق و تحكيم چنين روحيه اي و گسترش آن در بين آحاد افراد يك سرزمين عامل مهم و ركن اصلي در تامين و تداوم امنيت ملي آن سرزمين مي باشد. بر اين اساس اين نوشتار در صدد است تا رابطه اين مهم يعني فرهنگ شهادت طلبي با مقوله بسيار مهم و حياتي امنيت ملي را مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار دهد، در اين مقاله مباحثي همچون مفاهيم، كليات و تعاريف مربوط به امنيت ملي و همچنين خاستگاه اعتقادي شهادت، روحيه و فرهنگ شهادت طلبي و ارتباط آن با امنيت ملي مطالعه و بررسي مي شود كه اميدواريم درك روشن و مفيدي از مساله را ارائه نمايد.

الف) امنيت ملي:
 

تعريف ، علايق و مقاصد امنيت ملي :
منظور از امنيت به معناي عام كلمه، تلاش حكومت به منظور فراهم كردن محيطي دور از خطرهايي است كه بطور جدي متوجه ارزشهاي حياتي كشور مي شود1).والتر ليپمن محقق و نويسنده سرشناس آمريكايي در تعريف امنيت ملي معتقد است ؛«يك ملت وقتي داراي امنيت است كه در صورت اجتناب از جنگ بتواند ارزشهاي اساسي خود را حفظ كند و در صورت اقدام به جنگ بتواند آن را به پيش ببرد.2) بطور كلي امنيت بعنوان اساسي ترين نياز هر جامعه و هم ترين هدف كشورها در عرصه روابط بين الملل با تعاريف متعدد و متفاوتي همراه بوده است، تا بدانجا كه برداشت هاي مختلف و بعضاً متعارضي در اين زمينه را بدنبال داشته سات. سابقه بكارگيري اصطلاح امنيت ملي از طرف پژوهگران علوم اجتماعي از جنگ جهاني دوم به اين طرف مي باشد در حاليكه واقعيت اين مساله به قرون اعصار گذشته و بواقع به انگيزه هاي قوي انسان براي حفظ بقاء صيانت نفس و ادامه حيات وي مربوط است كه بنوبه خود بررسي مفصل و متفاوتي را مي طلبد.
در يك جمع بندي و علي رغم تعاريف مختلف، امنيت ملي را مي توانيم اين گونه تعريف كنيم :
«امنيت ملي يعني دستيابي به شرايطي كه به يك كشور امكان مي دهد از تهديدات بالقوه و بالفعل خارجي و داخلي و نفوذ سياسي و اقتصادي و نظامي بيگانه در امان باشد و در راه پيشبرد امر توسعه اقتصادي، اجتماعي و انساني و تامين وحدت و موجوديت كشور و رفاه عامه فراغ از مداخله بيگانه گام بردارد.» و يا بعبارتي :
«توانايي كشور در حفظ ارزش هاي خودي در برابر تهديدات خارجي».در ارتباط با مفهوم امنيت ملي قبل از هر چيز ويژگيهاي آن يعني ذهني بودن، متغير و نسبي بودن، درك آن را دچار پيچيدگي بيشتر نموده است و همين امر خود مايه گمراهي و انحرافاتي در تبيين مساله بوده است كه از آن جمله بعضاً سوء استفاده از مفهوم امنيت ملي در جايگزين ساختن هدفها و مقاصد شخصي به جاي هدفهاي ملي و عمومي از جانب دولتها ست. به رغم اين مشكلات در بالاترين سطوح، علايق امنيت ملي پايه هاي يك استراتژي سالم را تشكيل مي دهند.
علايق ذهنيتهاي شديداً تعميم يافته اي هستند كه خواسته ها و نيازهاي بنيادين كشورها را منعكس مي سازند. در اين خصوص تنها علاقه حياتي مرتبط با امنيت ملي علاقه به بقاء است بقاء كشور بايد حدقابل قبولي از استقلال همراه باشد و از تماميت ارضي، ادامه شيوه هاي زندگي سنتي و فرهنگ ملي، ادامه حيات نهادهاي بنيادين ارزشها، اعتقادات و افتخارات ملي به طور كلي برخوردار باشد. آنچه مسلم است اينكه علايق امنيت ملي به ندرت مورد بي توجهي قرار مي گيرند و در سراسر گيتي همواره مردم داراي مواضع مشخصي راجع به اينگونه علايق هستند بطوري كه در اين ضرب المثل قديمي نيز آمده است؛ چيزي به نام دوست يا دشمن هميشگي وجود ندارد و تنها علايق و منافع ابدي هستند. و البته در اين بين تنها علاقه به بقاء ملي است كه پايدارتر است.
گرچه تشريح علاقه و امنيت ملي دشوار است اما دستيابي به سرچشمه مقاصد مهم و با اهميت ملي نشان مي دهد كه كشور در چه جهتي گام بر مي دارد و تلاش مي كند.اين مقاصد گاه هدف و گاه نيت يا مقصود نامگذاري شده اند و كوته برد، ميان برد و دور بردند. مقاصد امنيت ملي نشان دهنده خواسته ها و هدفهائي است كه بايد برآورده شود و لذا دستيابي به چنين اهدافي نيازمند به سياستهاي امنيت ملي يعني اتخاذ و استراتژي، تاكتيك و خط مشي هاي سياسي براي تحقق يافتن و عملي شدن آنهاست. به اعتقاد جان. ام كالينز علايق امنيت ملي؛ مقاصد ، سياستها و تعهدات امنيت ملي تعيين كننده اهداف يا راهنما براي دستيابي به آنها مي باشند. درك صحيح از مناسبت اهداف و ابزارهاي موجود براي محاسبات صحيح و تصميم گيريهاي معقول و منطقي از اساسي ترين وظايف دولتهاست. محاسبه و توانائيهاي خود و متحدان بنحوي كه بيش از توانائي هاي طرف مقابل يه صورتي كه كمتر از حد واقعي باشد و ياارزش گزاردن به فرضياتي كه بنيان مطمئني ندارند از خطاهاي متداول در سياسگذاري دولتهاست.ژنرال آندره بوفر در كتاب مقدمه اي براي استراتژي پنج شيوه مشخص براي تطبيق اهداف با ابزارها را تشريح مي كند بر اين اساس به اقتضاي هر كدام يك شكل از واكنش و تصميم گيري هاي منطقي مي نمايد. بعنوان مثال هر گاه اهداف محدود و ابزار فراوان باشد تنها تهديد به استفاده از نيروي قهريه ممكن است براي دستيابي به مقاصد كافي باشد.

انواع امنيت ملي :
 

اساساً امنيت ملي داراي دو جنبه داخلي و خارجي است، جنبه داخلي امنيت يك ملت در مقابل تهديدات پنهان و نهان در درون مرزهاي ملي را شمال مي شود. اين تهديد ها مي توانند سياسي(مانند شورش و جدائي طلبي) اقتصادي( مانند نابسامانيهاي اقتصادي) نظامي(ماننند كودتا، جنگ داخلي) و اجتماعي( مانند آشوب هاي اجتماعي و شورش و...) باشند كه هر كدام به نوعي دولت ملي را تحت فشار و مورد تهديد قرار مي دهد.
جنبه خارجي امنيت ملي به تهديدهاي برون مرزي عليه يك دولت مربوط مي گردد، اين تهديدها نيز داراي ابعاد سياسي(انزواو اعمال فشارهاي سياسي)، نظامي (حمله نظامي يا تهديد به حمله و تقويت بنيه نظامي دشمن )اقتصادي( محاصره و تحريم اقتصادي) و فرهنگي است. البته مجزا كردن جنبه داخلي و خارجي امنيت ملي از يكديگر تا حدودي غير ممكن است و به تعبير يكي از صاحبنظران ابعاد مختلف امنيت ملي به مثابه نقطه مختلف تشكيل دهنده هستند كه اگر در نقطه اي امنيت به خطر بيفتد اين مخاطره بر ساير نقاط بدون تاثير نخواهد بود.
تهديدات و خطرات امنيت ملي(مساله برآورد تهديدات استراتژيك در امنيت ملي) :
علايق امنيت ملي، مقاصد و سياستها در اين خصوص تنها با بررسي در چاچوب تهديدات داخلي و خارجي مي يابد، بر اين اساس مهم ترين تهديد معمولاً تهديد نظامي است.به اعتقاد كالينز، تهديد مستقيم نظامي آشكار است و هر دو طرف را در وشعيت شناخته شده اي قرار مي دهد، بنابراين شناسائي آن ساده تر و حتي در بسياري موارد دفع آن نيز سهلتر است. اما تهديدات غير مستقيم ضمن اينكه همان تاثير را مي تواند داشته باشد، مقابله سختي را مي طلبد.در اين رابطه به اعتقاد نامبرده سه ملاحظه اساسي جريان ارزيابي تهيد را تحت تاثير قرار مي دهد :
1. توانائي ها(آنچه كه دشمن مي تواند انجام دهد)
2. نيات ( آنچه دشمن انجام مي دهد)
3. آسيب پذيري ها(نقاط ضعف برجسته دشمن كدامند؟
براي تدوين يك استراتژي مطلوب برخورداري از تجسم و درك صحيح درمورد محتمل ترين راه كارهاي دشمن بسيار ضروري است و آنچه مسلم است اينكه احتمال خطا در هر مرحله از جريان ارزيابي تهديد زياد است و استراتژيستها هرگز به تمام جوابهاي صحيح مربوط به توانائيها، نيات و آسيب پذيري هاي دشمن دسترسي ندارد.

عوامل موثر در تامين امنيت ملي :
 

براي دستيابي به مقاصد امنيت ملي نيازمند به حلقه گسترده اي از اطلاعات استراتژيك و آگاهي نسبت جنگ و دفاع هستيم كه انديشمندان بزرگ نظامي همچون سون تزو، كلاوس ويتز، ناپلئون و ديگران آنها را مطرح نموده اند. اصولي همچون تامين ، غافلگيري – تمركز، ابتكار عمل ، انعطاف ، مانور، وحدت و روحيه كه هر كدام به نوبه خود حائز اهميت فراواني در دفاع و مقابله نظامي هستند. اصل تامين قدرت موجود حراست مي كند و از احتمال فعاليت دشمن به طور مستقيم عليه علايق حياتي، ثروتها، طرحها و عمليات خودي، مي كاهد.
و به همين ترتيب ساير اصول و مخصوصاً روحيه كه در اين ميان دردرجه اولويت بيشتر و در خور و اهتمام افزون تري است. به تعبير ناپلئون روحيه سه چهارم قواي نظامي را تشكيل مي دهد و حالتي از تفكر كه مويد ثابت قدمي، شهامت و اميد است. حالتي از اطمينان ، غيرت و وفاداري است. نيروئي است حيات بخش حاكي از روح صميميت و يگانگي دسته جمعي و اراده و تصميم . نيروي لايزالي است كه تا انتهاي راه توان و تحمل مي بخشد و از عزمي مستحكم براي پيروزي نشات مي گيرد. با برخورداري از آن دستيابي به همه چيز ممكن است و بدون آن هيچ چيز از جمله طرح ريزي ها، تهيه مقدمات و توليد به هيچ نمي ارزد.
به نظر آقاي دكتر مقتدر استاد فقيد دانشگاه تهران، روحيه امري معنوي و مركب از فداكاري، شهامت، اعتقاد به ميل به حفظ شخصيت و حيثيت است و هر چند به تنهايي نمي تواند غذا، سلاح و مواد خام درست كند ولي مي تواند انگيزه نيرومندي براي توليد غذا،سلاح و مواد خام باشد.زيرا زنان و مردان را بر مي انگيزد كه بيشتر كار كنند و فداكاري بيشتري در حنگ از خود نشان دهند و در اثر آن فرد تا آخرين ذره قدرت خود پايداري مي كند.
رهبري، انضباط، دوستي، احترام به خود و اعتقاد راسخ به علت همگي در روحيه بخشيدن سهيم هستند و روحيه را مي توان تا حدودي از طريق ازطريق تكنيمهاي مختلف تبليغاتي ايجاد كرد. اما آن روحيه آكنده از عشق و ايمان مذهبي كه مبتني بر عقيده ديني و وظيفه شناسي معنوي است و در يك جامعه اسلامي شكل مي گيرد، چيزي كاملاً متفاوت و متعالي است كه به واقع همان فرهنگ جهاد و شهادت و غلبه آرمان هاي مقدس مذهبي در جامعه است.

ب) مفهوم شهادت، خاستگاه اعتقادي شهيد و فرهنگ شهادت :
 

به نظر مرحوم دكتر علي شريعتي :« داستان و شهادت و آنچه را كه شهادت تداعي مي كند به قدري احساسي و به قدري هيجان آميز و عاشقانه است كه روح را به آتش مي كشد و منطق را فلج مي كند و ناطقه را ضعيف و انديشيدن را دشوار، چه! شهادت آميزه اي است از يك عشق گدازان و از يك حكمت عميق و پيچيده و اين دو را با هم نمي توان بيان كردو در نتيجه سخن حق را ادا نمود» واژه شهادت در اصل به معناي حضور است و به بيان لسان العرب؛ شهيد كسي است كه هيچ چيز از او پنهان نيست. و بعضي گفته اند از اين روست كه شهيد نمي ميرد و زنده است و شاهد و ناظر بر اعمال مردم است به قول شهيد مطهري :
«همه گروههاي خدمتگذار جامعه ، مخترعين، مكتشفين، مربيان ، كارگران و... مديون شهداء هستند ولي شهدا مديون آنها نيستند.عالم در علم خود و فيلسوف در فلسفه خود و معلم اخلاق در تعليمات اخلاق خود نيازمند محيطي مساعد و آزادند تا خدمات خود را انجام دهند و شهيد آن كسي است كه با فداكاري و از خود گذشتگي با سوختن و خاكستر شدن و فاني شدن خود محيط را براي ديگران مساعد مي كند.مثل شهيد شمع است كه خدمتش از نوع سوخته شدن و فاني شدن و فاني شدن و پرتوافكندن است تا ديگران در اين پرتو كه به بهاي نيستي او تمام شده بنشيند و آسايش بيابند و كار خويش ار انجام دهند. آري شهدا شمع محفل بشريتند، سوختن و محفل بشريت را روشن كردند،اگر اين محفل تاريك مي ماند هيچ دستگاهي نمي توانست كار خود را آغاز كند يا ادامه دهد.»
-در قرآن كريم از شهيد بعنوان كسي ياد شده است كه با خدا معامله مي كند،هميشه زنده و از الطاف خداوند در مورد خويش راضي و خشنود است :
1) «خداوند جان و مال اهل ايمان را به بهشت خريداري كرده، آنها در راه خدا جهاد مي كنند كه دشمنان دين را بكشند يا خود كشتته شوند، اين وعده قطعي است بر خدا و عهدي است كه در تورات و انجيل وقرآن ياد فرموده است و از خدا به عهد خويش باوفاتر كيست؟ اي اهل ايمان شما به خود در اين معامله بشارت دهيد كه اين معاهده با خدا به حقيقت سعادت و پيروزي بزرگي است.» توبه :111
2) «كسي را كه در راه خدا كشته شده مرده نپنداريد، بلكه او زنده جاويد است و ليكن شما اين حقيقت را در نخواهيد يافت» بقره :154
3) «مپنداريد كه شهيد ان راه خدا مرده اند، بلكه زنده به حيات ابدي شدند و در نزد پروردگارشان متنعم خواهند بود.آنان به فضل و رحمتي كه از خدا نصيبشان گرديده شاد مانند و به آن مومنان كه به آنها نپيوسته اند و بعداً در پي آنها براه آخرت خواهند شتافت مژده دهند كه از مردن هيچ نترسند و از فوت متاع دنيا غم مخوريد.» آل عمران : 170-169.
- پيامبر بزرگ اسلام در توصيف مقام شهيد فرمودند :« بالاتر از هر نيكي، ديگري است تا اينكه انسان در راه خدا كشته شود، در اين هنگان هيچ نيكي بالاتر از شهادت نيست». و همچنين « اشرف الموت قتل الشادت» گراميترين مرگ ها كشته شدن در راه خداست.علي (ع) نيز به همين سان گراميترين مرگها را شهادت در راه خداوند خوانده و در ادامه مي فرمايند :« بدان كسي كه جان پس ابوطالب در دست اوست هزار مرتبه شمشير خوردن بر من آسان تر است تا در بستر مردن»
در بينش اسلامي شهادت احدي الحسين تعبير شده است؛ آنگونه كه قرآن مي فرمايد :« قل هل تربصون بنا الا احدي الحسنيين» بگو اي پيامبر كه شما منافقان جز يكي از دو نيكوئي (بهشت يا پيروزي) چه چيزي مي توانيد بر ما انتظار بريد؟(توبه :52.) رزمنده مسلمان كسي است كه آرامش الهي بر قلبش نازل شده و همواره اميدوار به رحمت خداوند، قدرتمند و پابرجاست، دندان ها را بر هم مي فشارد و كاسه سر خود را به خدا عاريت مي دهد،پاي بر زمين مي كوبد و چشم بر كرانه سپاه نهاد بيم به خود راه نمي دهد و مي داند كه پيروزي را در آغوش خواهد گرفت. او تمامي سختي ها و مصائب را امتحان الهي مي بيند و در مقابل دشمنان با تكيه بر ايمان استوار و عشق پرشور به ديدار پروردگار تا آخرين قطره خون خود پايداري مي كند و آنگونه كه خداوند مي فرمايند :« سست نمي شود، غمگين نمي گردد و هنگاميكه در ميدان جنگ با گروهي روبرو مي شود ثابت قدم بوده و خداوند را فراوان ياد مي كند.» شوق شهادت، فداكاري و جهاد در راه عقيده ، انجام وظيفه ، خودآگاهي و باور عميق در قاموس فكري مجاهدين اسلام بخش مهمي از فرهنگ شهادت را تشكيل مي دهد. در جامعه اي كه با چنين ويژگيها و بينشي آكنده باشد و عطر شهادت در آن به مشام برسد ما شاهد مردمي هستيم كه با روحيه اي قوي ، سرزندگي و نشاط، عشق به سرزمين و تلاش و فداكاري بي بديل به مصاف دشمنان رفته و از حيات سياسي ، استقلال و تماميت ارضي خود دفاع مي كنند.
بخش ديگري از ويژگيهاي فرهنگ و روحيه شهادت طلبي و بر اساس آيات قرآن و فرمايشات پيشوايان؛ اعتقاد به توحيد، توكل به خداوند، اعتماد به نفس، اميد به نصرت و ياري خداوند، اعتقاد به معاد و آخرت و زندگي هدفمند مي باشد كه بر اين اساس و با چنين باورهائي سدي استوار و نفوذ ناپذير از اراده و ايمان در مقابل تهديدات و توطئه هاي دشمنان داخلي و خارجي بوجود آمده و تداوم حيات اعتقادي ، اخلاقي ، سياسي و ملي را بيمه خواهد كرد.

ج) فرهنگ شهادت و نقش آن در تامين و تداوم امنيت ملي(نتيجه گيري) :
 

با توجه به آنچه كه در مقوله امنيت ملي و در بيان فرهنگ و شهادت و خاستگاه اعتقادي آن ارائه گرديد ارتباط تنگاتنگ و عميق دو مساله بوضوح قابل درك و تبيين خواهد بود. امنيت ملي همان گونه كه اشاره شد زماني قابل حصوا خواهد بود كه جامعه در فضادي سرشار از اطمينان خاطر و آسودگي خيال باشد، آرامشي كه در سايه آن زندگي عادي جامعه تداوم يافته و هيچ نيروي مخل و تهديد كننده اي در آن نباشد. در چنين شرايطي تلاش براي زندگي و اميد به آينده راه را براي توسعه همه جانبه باز خواهد نمود و نشانه هاي پيشرفت فرا روي جامعه واقع خواهند شد.
جامعه صدر اسلام و مدينه النبي نمونه روشني از امتزاج سياست، نظم و امنيت با روحيه شهادت طلبي و غلبه انديشه و فرهنگ جهاد و شهادت است كه در آن مردان و زنان آرزوي شهادت را بر زبان جاري ساخته و با عشق و ايمان و شجاعت وصف ناپذير خود را مهيا فداكاري مي نمودند. از آن جمله و از ميان و از ميان صدها نمونه عمر و بن جموح است كه مي گويند به هنگام خروج از منزل روبه قبله كرد و گفت : «اللهم لاتردني الي اهلي و ارزقني الشهاده» يعني خدا يا مرا به سوي خانواده ام بر مگردان و شهادت را روزي من بگردان. با شناخت و تحليل ايين جامعه و نظام سياسي كه به دست پيامبر بزرگ اسلام بنيان گذاشته شد؛ از يكسو تنظيمات سياسي، قانون اساسي و استقرار امنيت با تعيين حدود و تغور روابط افراد و قبايل مختلف با يكديگر و تعريف مناسبات آنان با دولت جديد و تنسيق امور شهر مبتني بر قواعد جديد ديده مي شود و از سوي ديگر تلاش براي تعميق ايمان و عقيده و توسعه معنويت با الهام از دستورات و آيات الهي به منظور تحكيم و تضمين امنيت كه توامان سرنوشت جامعه اسلامي و رو به پيشرفت مسلمانان را در مدينه رقم مي زدند.
با مطالعه نظام سياسي – اجتماعي دولت پيامبر (ص) بوضوح آنچه كه امروز پيوند دين و سياست(و به تبع از آن امنيت و شهادت) خوانده مي شود قابل درك بوده و بر اين اساس امنيت ملي به عنوان عالي تيرن هدف سياست هاي داخلي و خارجي كشورها در امتزاج و آميختگي با فرهنگ ايثار و شهادت قرار مي گيرد. نمونه ديگر در اين خصوص جامعه ايران اسلامي طي هشت سال دفاع مقدس است كه روشن ترين جلوه هاي اين حقيقت را به نمايش گذاشت. چه مردان و زنان دلاوري كه به شوق شهادت قله هاي رفيع ايمان و فداكاري را درنورديدند و حماسه هاي بزرگ و ماندگار آفريدند و بدينسان امنيت ملي، تماميت ارضي و استقلال سياسي- اجتماعي و فرهنگي كشور را بيمه نمودند.
آنچه مسلم است اينكه حفظ چنين فرهنگ و باورهائي در جامعه مهمترين نياز امروز كشور و اساسي ترين عامل تداوم و تحكيم امنيت ملي محسوب مي شود. بزرگداشت ياد و خاطره سرداران شهيد و تجديد ميثاق با آرمان هاي متعالي تمامي شهيدان انقلاب اسلامي يكي از راهكارهاي مهم و موثر در احياء فرهنگ شهادت و جانبازي و ابزاري اساسي در تداوم حيات و امنيت ملي است كه اميدواريم در كنار ساير تلاش ها و همچنين با سياست هاي درست و واقع بينانه راه ملت بزگ ايران براي نيل به آرمان ها بلند و اصولي اش را هموار نمايد. ان شاء الله .

پي‌نوشت‌ها:
1. ازغندي، عليرضا و جليل روشندل؛ مسائل نظامي و استراتژيك معاصر(تهران : انتشارات سمت،1374)ص126
2. روشندل، جليل ؛ امنيت ملي و نظام بين الملل (تهران : انتشارات سمت ,1374)ص11
منبع: نوید شاهد